چارلی چالین
آزمون آزمون


بسیاری چارلی چاپلین را تنها یک کمدین موفق می دانند حال آنکه او در طول زندگانی خود در زمینه موسیقی نیز استعداد فراوانی از خود نشان داد. ساخت موسیقی فیلم کار عادی وی بود و توانست در مجموع موسیقی 23 فیلم را به پایان برساند. در توانایی ساخت موسیقی چاپلین همین بس که موسیقی فیلم لایم لایت ساخته چالین در سال 1972 برنده جایزه اسکار شد،. چارلی اسپنسر چاپلين مهمترين و تاثيرگذارترين شاگرد مک سنت و فرزند يک نمايشگر تالارهای محلی موسيقی انگليسی به نام جرالدين چاپلين (بازيگر)، کودکی خود را در صحنه های سرگرم کننده تفريحی گذرانده بود. تصوير او از جهان، همچون چارلز ديکنز و د.و.گريفيث، که شباهت زيادی به هر دو داشت، با هر فقير و تنگدستی دوران خردسالی و جوانی رنگ آميزی شده بود و در طول عمر همدردی عميق خود را نسبت به تنگدستان حفظ کرد. در 1913، هنگامی که با دستمزد صد و پنجاه دالر در هفته در کمپنی کی استون استخدام شد، يک بازيگر سيار نمايشهای وودويل امريکايی بود. در نخستين فيلمی که به نام در تلاش معاش (1914) برای مک سنت بازی کرد، نقش يک شيک پوش تيپيک انگليسی به او محول شد، اما با فيلم دومش، مخمصه ی غريب مبيل (1914) کرکتر و هيات ظاهری يک ولگرد کوچک را معرفی کرد؛ کرکتری که بعدها اورا شهره ی آفاق ساخت و به يک نماد جهانی سينمايي از يک فرد عامی در دوران ما بدل کرد. چاپلين در کمپنی کی استون در سی و چهار فيلم کوتاه و شش حلقه يی داستانی با عنوان رمانس ناکام تيلی (1914) به کارگردانی مک سنت بازی کرد و کرکتر اين دلقک ريزنقش محزون را به تدريج پرورش داد؛ شخصی با کفشهايي که برايش بزرگ بودند، پتلون گشاد و کرتی تنگ که کلاه شپو بر سر می گذاشت. اما قريحه ی چاپلين برای سبک ظريفتری ساخته شده بود و نه کمدی هايي با ضرب اهنگ ديوانه وار کی استون، بنابرين در 1915 قراردادی برای ساختن چهارده فيلم کوتاه دو حلقه يی با کمپنی اسانی، با دستمزد هفته يي 1250 دالر، که در آن زمان دستمزد کلانی بود، بست او اين فيلمها و فيلمهای بعدی خود را، جلای بيشتری داد. شخصيت پردازی درخشان او، همراه با حرکات پانتوميم که چارلی تبحر بی مانندی در آن داشت، از ولگرد کوچک انسانی ساخت که با جهان پيرامون خود بکلی بيگانه است بهترين فيلمهايي که چاپلين در کمپنی اسانی ساخت: ولگرد ،شغل ، بانک ، شبی در نمايش. اين فيلمها را در سال 1915 ساخت. اين فيلمها چندان مورد استقبال قرار گرفتند که سال بعد در خواست هفته ای ده هزار دالر به اضافه پيش پرداختی معادل 150000 دالری پس از امضای قرارداد برای ساختن 12 فيلم برای کمپنی ميو چوال را کرد. بهترين فيلمهای او در کمپنی ميوچوال عبارتنداز: بازرس فرودگاه 1916، مامور آتش نشانی 1916، ساعت يک صبح 1916، سر سره بازی 1916، سمساری 1916، خيابان اوباش 1917، مهاجر 1917، ماجراجو 1917، چارلی از اين فيلمها آثاری به ياد ماندنی به وجود آورد. همچنين اورا به شهرت جهانی رساند و برای اولين بار استعداد درخشانش را آشکار کردند.
هجويه يي از مردم بسيار فقير در مقابل مردم بسيار غنی؛ ضعف در مقابل قوی، که چاپلين رانزد مردم نزد مردم فقير عزيز کرد و برعکس. به طور مثال در فيلم مهاجر؛ دورويي آمريکايها نسبت به مهاجران و بی رحمی مسولان اداره های مهاجرت رانشان می دهد.به محض رسيدن کشتی (چارلی چاپلين) به آيلند او با غرور و اميد به مجسمه ی آزادی نگاه میکند و نوشته ای ظاهر می شود : سرزمين آزادی، بلافاصله نمايي از پوليسهای مرزی نيويارک را می بينيم که عده زيادی از مهاجران را همچون گله گوسفند به پيش می رانند.در نمای بعدی چارلی نيم نگاه ديگری به مجسمه آزادی می افکند، اما اين بار مشکوک و حتا تحقير آميز . چاپلین تا جونِ 1917 اعتبار زیادی کسب کرده بود این بود که یک قرارداد یک میلیون دالری از فرست نشنال به او پیشنهاد شد تا هشت فیلم به طول دلخواه برای این کمپنی بسازد. این معامله به او امکان داد تا استودیویی برای خود بنا کند و تمام فیلمهایش را تا سال 1952 رادر آنجا بسازد این سالی بود که چاپلین آمریکا را ترک کرد. موفقترین اقدام چارلی در فرست نشنال کارگردانی اولین فیلم بلند او (پسر 1921) بود . این فیلم زندگینامه ای کمدی و ماجرای بیکاری است که به پسر بچه ای فقیر از محله فقیر نشین دل می بندد (نقش پسر را جکی کوگان اجرا کرد که پنج سال بیشتر نداشت و او را به شهرت جهانی رساند). فیلم پسر بچه در جهان غوغایی به پا کرد که بیش از 2.5 میلیون دالر نصیب تهیه کنندگان آن کرد. بعد از اتمام قراردادش با فرست نشنال آزاد شد تا از طریق کمپنی یونایتد آرتیست ادامه کار دهد، این کمپنی بود که توسط چارلی چاپلین، مری پینکفورد، داگلاس فیربنکس و دیوید وارکر گریفیث تاسیس شده بود که فیلمهای خود را از طریق آن پخش کنند. یونایتد آرتیست یک کمپنی تولید فیلم نبود، بلکه کمپنی مستقلی بود که فیلمهای کمپنیهای مستقل را پخش می کرد. نخستین فیلم او در یونایتد آرتیست زن پاریسی 1923 بود. این فیلم یک درام تقدیر استادانه است و کنایه های ظریفش فیلمسازانی همچون ارنست لوبیچ و رنه کلر را تحت تاثیر خود قرار داد. فیلم بعدی آن (جویندگان طلا 1925) که بار دیگر به نقش مرکزی ولگرد کوچک بازگشت. جو یندگان طلا در پس زمینه ای هجوم برای کشف طلا در منطقه کلندایک در 1898 فیلم برداری شد و موفق شد فضای دشوار ، سرشار از گرسنگی وحرص و آز میان سه گروه معدن دار برای کسب حقوق حفاری را به نمایش گذارد. جویندگان طلا شاخص ترین اثر چارلی چاپلین بود که هنوز هم مانند سال 1925 مورد علاقه مردم است.
چاپلین شخصاً آن را بر دیگر فیلمهایش ترجیح می داد. در فیلم بعدی خود به نام سیرک 1928، آن ولگرد کوچک به فکر دلقک شدن می افتد. فیلمی صامت با ساختاری زیبا که در جریان ناطق شدن سینما ساخته شد و درمراسم اُسکار همان سال (1929) در رشته های: بهترین فیلمنامه، بازیگری، کارگردانی و بهترین فیلم (تهیه کنندگی) را برد و این اُسکار ها را به فیلم خود تخصیص داد. چالین در جریان ساختن این فیلم درگیر دادگاه طلاق از همسر دومش بود و متهم به اهانت از جانب اخلال گرایان مذهبی بود چنان که نزدیک بود خودکشی کند.
July 31st, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل هنری